اصولا دختر آرومی هستم و سعی میکنم از نیش و کنایه ها عبور کنم و جواب ندم،در واقع حاضر جواب نیستم دیروز از خانواده ی همسرم چیزی گفتند که فقط تحمل کردم و چیزی نگفتم،سکوت اون لحظه دلیل بر ناراحت نشدنم نبود و فقط خیلی جا خورده بودم،آخه توقعی نداشتم برای شنیدن این حرف و اینکه چرا باید بمن بعد از سه سال و نیم ازدواج همچین چیزی بگن! تمام سلولهای بدنم دارن منفجر میشن. اصلا طاقت نیاوردم و سکوت نکردم و به همسرم گفتم اونم خیلی ناراحت شد و زنگ زد به خانوادش و گفت چرا چیزی منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

ایران را سفر کنیم سایت اختصاصی جمشید مهنانی shidorkala.com دنیای استارت اپ ها mod video games فارس کانکس منزلگه ققنوس جنرال لند